چهار شنبه 29 آبان 1392برچسب:, :: 11:39 ::  نويسنده : mehdi

سلامـــــــــــــــــ...اومـــــــــــــــــــــــــــــــــدم...

منتظر بارون بودم که بباره..برم زیرش...

آخ که چقد حس بی نظیری به آدم میده....

خب چی بگم؟...

هیچی نمیگم!!!....

و حالا سکووووووت......

یک دقیقه سکوت به احترام حرفایی که هرگز گفته نمیشن...

یک دقیقه سکوت به احترام شعرایی که هرگز قرار نیست سروده بشن....

یک دقیقه سکوت به احترام صدای بی صدا شکستن قلب مهربونت....

یک دقیقه سکوت  به احترام صدای بارون....................

یک دقیقه سکوت به احترام خودت..بخاطر اینکه هستی هنوز.....

 

ولی این سکوت دلیل نمیشه که نظر ندید هاااا :)